روایتِ مجری قدیمی تلویزیون از ریزشِ مخاطب صدا و سیما/ برای جذب مخاطب باید حرف دل مردم را زد
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۴۹۳۷۹
هرمز شجاعی مهر مجری قدیمی صدا و سیما با اشاره به کاهش و ریزشِ مخاطبِ تلویزیون میگوید: کاهش و ریزش مخاطب اتفاق افتاده و من آن را قبول دارم؛ اما این موضوع را هم باید پذیرفت که به طور قطع همه مردم دنبالکننده برنامههای تلویزیونی نیستند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هرمز شجاعیمهر نزدیک به سه دهه در تلویزیون برنامه اجرا کردهاست و به عنوان پای ثابت اجرای یک برنامه طولانی مدت تلویزیونی به نام "سیمای خانواده" بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او همچنین صاحب امتیاز مجله خانواده سبز است؛ شجاعیمهر اعتقاد دارد، این روزها در میان شبکههای داخلی برای جذب مخاطب رقابتی بسیار وجود دارد. در این ماجرا شبکهای موفق میشود که حرف دل مردم را بزند.
یکی از مهمترین برنامههای تلویزیون، خانوادهمحورند
با این مجری با سابقه درباره ریزش و کاهش مخاطبان تلویزیون، انتخاب کارشناسان، راههای جذب و افزایش مخاطبان و برخی موارد دیگر به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
* اگر بخواهیم یک تقسیمبندی درباره برنامههای تلویزیونی داشته باشیم به نظر شما بخش مهم برنامههای تلویزیونی کدام برنامهها هستند؟
همه ما برای چگونگی برقراری ارتباط مؤثر با اعضای خانواده و حتی با افراد خارج از خانواده که جامعه را تشکیل میدهند، نیازمند اطلاعاتیم. درواقع یادگیری مهارتهای اجتماعی نیازمند آموزش است. دستاورد برقراری ارتباط درست و سالم با یکدیگر، داشتن خانوادهای شاد است.
پس به اعتقاد من یکی از مهمترین بخشهای برنامههای تلویزیونی، برنامههای خانوادهمحورند که این مهارتها را به شهروندان آموزش میدهند. اگر شما شرایط جامعه و مشکلات آن را هم نگاه کنید به این نتیجه میرسید که بیشترین آسیبها از فقدان آموزشِ درست ایجاد میشود و صدا و سیما میتواند به توسعه این آموزشها کمک کند.
پرداخت به هر موضوعی در صدا و سیما درست نیست
* البته انتخاب موضوعات آموزشی در این برنامهها هم اهمیت زیادی دارد و اینکه چه موضوعاتی انتخاب شود باید فکر شده باشد. برخی موضوعات ممکن است مسئله داشته باشند و به عنوان خط قرمز شناخته شوند. آیا صدا و سیما جسارت پرداخت به آنها را دارد؟
بله دقیقاً. در دلِ این برنامهها قطعاً موضوعات مهمی هم نیاز به پرداخت، آموزش و بررسی شدن دارند که اصطلاحاً آنها را به عنوان موضوعات خطقرمزی میشناسیم.
من نمیدانم تا چه اندازه درست است که برای تفحص در تلویزیون به این موضوعات نزدیک شویم. این مهم را باید جامعهشناسان با توجه به اعتقادات مردم و به فراخور یک جامعه ایرانی تعیین کنند.
به هر حال جامعه ما هم ویژگیهای خاص خودش را دارد و پرداخت به هر موضوعی در صدا و سیما درست نیست، اگر هم قرار باشد به موضوعی پرداخته شود باید کارشناسان تعیین کنند چگونه باید در یک موضوع ورود کرد و به آن پرداخت.
انتخاب میهمانان و کارشناسان یکی از موارد مهم است/ مجری در این ماجرا دخالتی ندارد
* البته در کنار نوع پرداخت به موضوع نحوه استفاده از کارشناسان هم اهمیت دارد. متأسفانه گاهی هم دیده میشود کارشناسان درستی برای موضوعات انتخاب نشدهاند و بعد مشخص می شود فلان کارشناس تخصص کافی را در موضوع نداشته و یا حرفی میزند که حاشیههای زیادی ایجاد میکند. نمونه آن اظهارات اخیر یک پزشک در برنامه تلویزیونی بود که بسیاری از افراد را به واکنش وادار کرد.
یکی از موارد مهم در برنامههای خانوادهمحور که باید به آن دقت شود، انتخاب میهمانان و کارشناسان برنامه است. این وظیفه برعهده تهیهکننده آن برنامه تلویزیونی است و مجری در این ماجرا دخالتی ندارد.
اما باید بگویم که مثلاً در برنامهای که من مجری آن هستم، بسیاری از وقتها خودم هم از صحبتهای میهمان استفاده کرده و حرفهای جدیدی را یاد گرفتم.
مجری میتواند در این موارد فعالتر عمل کند و خود هم در مباحث ورود داشته باشد تا اگر کارشناس حرفی زد که نباید مجری بتواند موضوع بحث را هدایت کند و نگذارد مباحث حاشیهساز شود.
به هر حال صدا و سیما هم باید بداند در یک برنامه زنده امکان بیان هر مسئلهای وجود دارد و اگر کارشناس برنامه حرفی را زد که با واقعیت در تضاد بود کلیت یک برنامه را زیر سؤال نبرد.
واکنش به ریزش مخاطب در صدا و سیما
* نظر شما درباره مخاطبان صدا و سیما چیست و آیا قائل به کاهش و ریزش مخاطب در رسانه ملی هستید؟ اگر هستید دلایل آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
بله خب این کاهش و ریزش مخاطب اتفاق افتادهاست و من هم آن را قبول دارم. اما این موضوع را هم باید پذیرفت که به طور قطع همه مردم دنبالکننده برنامههای تلویزیونی نیستند. بلکه هرکس باتوجه به علاقمندی شخصی خود برنامهای را برای تماشا برمیگزیند که البته موضوعی طبیعی هم هست و این به تنوع نگاهها و شخصیتها باز میگردد.
برای مثال من خودم هیچگاه علاقهای به برنامههای خبری نداشتم و اخبار نمیبینم. یعنی در نهایت این مخاطب است که باتوجه به سلیقه خود برنامههایی را برای تماشا برمیگزیند.
البته که میتوان تمهیداتی اندیشید که با بیان هرچه بهتر و بیشتر حرف دل مردم برنامههایی جذاب تولید کنیم. آسیبشناسی درباره تعداد مخاطبان تلویزیون مسئلهای است که کارشناسان سازمان باید دربارهاش تحلیل و تحقیق داشته باشند.
اما من هم واقف به این اظهار نظر آقای جبلی، ریاست سازمان صدا و سیمای ایران هستم که مخاطبان تلویزیون ریزش پیدا کردند. به هر حال ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در دنیایی زندگی میکنیم که میان شبکههای داخلی رقابت شدیدی وجود دارد و در این میدان برنامههایی موفق میشوند که حرف دل مردم را بیان میکنند.
پس میتوان گفت کلیدواژه حفظ و افزایش مخاطب توجه به آن است و شاید در این سالها چون این توجه کاهش داشته است منجر به ریزش مخاطب تلویزیون شده باشد.
* خود شما در برنامهای که مجری آن هستید یعنی "سیمای خانواده" به این موضوع توجه داشتهاید و برای حفظ مخاطب فعلی و جذب مخاطب بیشتر فکری کردهاید؟
بله؛ برای مثال درباره برنامه خودمان «سیمای خانواده» باید بگویم که نگاه ما این است که قدم به قدم عملکرد بهتری داشته باشیم و با بحث و بررسی درباره موضوعات پزشکی و روانشناسی و صحبت از مردم، درباره آموزش نحوه ارتباط سالم با همدیگر کاری کرده باشیم.
در واقع مجری برنامه هم نباید خود را جدا از تیم ببیند و همپای آنها تحقیق و تفحص داشته باشد تا با دستِ پُر برای اجرای برنامه بیاید و خود هم به غنای برنامه تلویزیونی کمک کند.
وقتی در حال اجرای برنامهام خودم را در میان خانواده فرض میکنم
* این نگاههای تحقیقاتی در راستای ارتقای یک برنامه و افزایش مخاطب چگونه میتواند در عملکرد یک مجری تبلور داشته باشد؟
من به عنوان مجری وقتی در حال اجرای برنامهام، خودم را در میان خانواده فرض میکنم که از بچههای خردسال گرفته تا پدربزرگها و مادربزرگها مخاطبمان هستند. پس در چنین شرایطی خیلی طبیعی است که هر چیزی گفته و هر حرفی زده نشود.
در واقع سخنهایی که گفته میشود باید شنیدنشان برای همه اعضای یک خانواده مناسب باشد. همین موضوع هم گاهی دست ما را برای پرداختن به هر موضوعی و هر اتفاقی میبندد، چرا که ممکن است با برخی حرفها دچار حاشیه شویم و انتقاداتی به ما شود که مثلاً نباید به فلان موضوع اشاره میکردید و یا نباید با فلان لحن صحبت میکردید چرا که مخاطب برنامه خانواده تمام اقشار جامعهاند.
صدا و سیما میتواند پرچمدار سبک و شیوه زندگی مردم باشد
* فکر میکنم همین موضوع روی شخصیت شما هم تأثیرگذار بوده است؛ چرا که بسیار محتاطانه پاسخ میدهید؟ نگاه شما به صدا و سیمای فعلی چگونه است؟
من سازمان صدا و سیما را همانند پدر یک خانواده میبینم که برای این که بچهاش موفق شود او را موظف به درس خواندن میکند. شاید کودک اذیت شود اما راه موفقیت از آن مسیر میگذرد. صدا و سیما هم همین است. شاید برنامههایی بسازد که گاهاً مخاطب را اذیت کند و بابِ میل او نباشد اما باید دید هدف آن از ساخت این قبیل از برنامهها چه بوده و در آخر چه نتیجه و دستاوردی برای جامعه خواهد داشت.
سازمان صدا و سیما میتواند پرچمدار سبک و شیوه زندگی مردم باشد. ارتباطها و مهارتهای کاری، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را آموزش دهد و از این طریق آگاهیرسانی کند.
باید مدیران صدا و سیما هم از این پتانسیلی که وجود دارد آگاه باشند و به بهترین شکل ممکن از آن استفاده کنند چرا که اگر این کار را نکنند فضا برای رقبا بازتر شده و آنها به این میدان ورود میکنند.
احوالات بازیگری که سریال «مختارنامه» دگرگونش کرد/ خواستم برای نقشِ "زهیر بن قین" آب هم نخورمبازیگر نقش "حارث" در مترو تهدید شد/ از دلایل عدم تولید سریالهای مناسبتی تا مشکلات رادیوییهاواکنش دبیر شورای معارف سیما به فقدانِ سریال مناسبتی در تلویزیون/ آیا شبکه قرآن وارد سریالسازی میشود؟تکلیف سریال محرمی تلویزیون روشن نشد!/ «شب آخر» منتظر تصمیمِ معاونت سیماجزئیاتی از محرّمیهای تلویزیون، جای خالی سریالها و واکنش به شوخی با "مختارنامه"انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: تلویزیون مجریان تلویزیون رسانه ملی تلویزیون مجریان تلویزیون رسانه ملی برنامه های تلویزیونی برنامه های تلویزیون برنامه هایی کاهش و ریزش حرف دل مردم ریزش مخاطب صدا و سیما یک برنامه برنامه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۴۹۳۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت بازیگر زن سینما از پشت صحنه سریال اسکار | آقای مدیری آدم را بد عادت می کند
همشهری آنلاین، شقایق عرفینژاد: سیمرا حسن پور البته پیش از این هم در سریالهای شبکه نمایش خانگی مثل جیران حسن فتحی و رئالیتیشوی شب های مافیا حضور داشته است. حالا هم در حال بازی در سریال گردنزنی به کارگردانی سامان سالور، همسرش، است که تصویربرداریاش احتمالا تا مرداد ماه به طول می انجامد. با او در باره حضور در شبکه نمایش خانگی و سریال جدیدش صحبت کردیم:
در چند سال گذشته چندین همکاری با شبکه نمایش خانگی داشتهاید. از تجربه این سریالها بگویید. چه تفاوتهایی با تلویزیون وجود دارد؟
حتما تفاوت دارد. ممیزیهای کمتری هست و دستمان برای طرح مسائل مختلف بازتر است. من سر سریال جیران بودم و دو تا هم رئالیتی شو داشتم.
با توجه به این بازخوردها فکر میکنید مخاطبان تلویزیون بیشتر است یا شبکه نمایش خانگی؟
تلویزیون پیش از این بینندههای بیشتری داشت. رسانهای است که رایگان در اختیار همه است و همه میتوانند ببینند. به همین دلیل هم پیش از این بینندگان بیشتری داشت. اما مدتی است تعداد تماشاگرانش کمتر شده است. امیدوارم به روال سابق برگردد و باز هم همان تعداد بیننده را داشته باشد. برای این که جایگاه دیگری دارد. شما نمیتوانید مثلا سریال پایتخت را با هیچ سریال دیگری مقایسه کنید. چه اشکالی داشت که تلویزیون اینقدر پربیننده بود؟ شبکه نمایش خانگی یک مقدار مخاطبان خاصتری دارد که قشر متوسط رو به بالا هستند.
احتمالا یکی از دلایلش همان مبلغ اشتراکی است که باید پرداخت کنند.
دقیقا. تصور من همین است. کسانی که در شهرستانهای کوچک هستند یا از نظر مالی ضعیفند، به این پلتفرمها دسترسی ندارند. با این وجود بینندگان خودش را دارد که تعدادشان کم هم نیست.
اصولا رسانه برایتان مهم است؟ یعنی برایتان فرق میکند که در تئاتر باشید یا سینما یا تلویزیون؟
من از اول هم عاشق پرده نقرهای سینما بودم.
علیرغم این که کارتان را با تئاتر شروع کردید.
بله. من خیلی اتفاقی با تئاتر شروع کردم. من از اول سینما را دوست داشتم، ولی در دانشگاه تئاتر خواندم. برای نمایش مصائب استاد نوید ماکان کار آقای بیضایی برای ایشان تست دادم و پذیرفته شدم و کار کردم. ولی بعد سمت تصویر رفتم. تئاتر هم البته بسیار جذاب است، ولی من سینما را ترجیح میدهم.
از برنامه اسکار صحبت کنیم. چطور تجربهای بود؟
من اصولا در این برنامهها شرکت نمیکنم. ولی چون این کار آقای مدیری بود، رفتم. تجربه جذابی بود و ژ ژ صحنههایش در شبکههای اجتماعی پربازدید شد. سر صحنه هم خیلی خندیدیم و خوش گذشت. مدتها بود انقدر نخندیده بودم. نعیمه نظام دوست واقعا دوست داشتنی است و باعث شد بخندیم. اصلا فضای خوبی سر تصویربرداری وجود داشت. خود آقای مدیری و بقیه کسانی با آنها هم گروه بودم مثل بهنام تشکر و محمدرضا هدایتی هم بسیار عالی بودند. نظرم نسبت به این برنامهها اصلا عوض شد.
این دومین همکاری شما با مهران مدیری است و پیش از این ساعت ۶ عصر را با او کار کرده بودید. کار با او چطور است؟
آقای مدیری آدم را بدعادت میکند. انقدر کار با او جذاب است که دیگر نمیخواهید بعد از آن سر کار دیگری بروید. چون شرایط کار خیلی انسانی و درست است.
این شرایط درست که می گویید، چیست؟
از نظر زمان کار خیلی خوب است به عوامل اهمیت میدهد. یعنی زمانبندی طوری نیست که از ۵ صبح سر کار باشی تا آخر شب. این باعث میشود بازیگر و همینطور بقیه گروه آرامش داشته باشند. این مسئله سر کارهای دیگر وجود ندارد. مقدار زمانی که در روز کار میکنند خیلی زیاد است و ساعتهای آفیشها هم بد است. ولی سر کار آقای مدیری همه چیز خیلی فکرشده است و جو آرام است. کسی سر کسی داد نمیزند و فضای بسیار آرامی وجود دارد. خودش هم انسان محترمی است و همه چیز سر کار خوب است. امیدوارم دوباره قسمت باشد با او کار کنم.
شما فیلم «تابستان همان سال» را هم در جشنواره سال گذشته داشتید که محمود کلاری کارگردانش بود.
به نظرم آقای کلاری یک فیلم ماندگار ساخته است. واقعا برای من تجربه درخشانی بود. در این قابها و تصاویر کیف کردم. هر لحظهاش برای من خوشایند بود که میتوانم با این قابها در تصویر بمانم. نمیتوانم بگویم چقدر برای من رویایی بود. تمام لحظهها انگار نقاشی میشد. فضای کار در دهههای سی و چهل میگذشت و من خیلی این زمان را دوست دارم. از گلدانهای حیاط گرفته تا دیوارها و غذایی که میخوردیم برای من جذاب بود. خوشحالم که توانستم این فضا را از طریق این فیلم تجربه کنم. اصلا علاقه من به سینما و بازیگری به همین دلیل است که میتوانم زندگیهایی را تجربه کنم که در واقعیت نمیشود.
از امکان تجربه زندگیهای مختلف در سینما گفتید. جایی هم گفته اید وقتی میخواهم نقشی را بازی کنم سعی میکنم با او زندگی کنم و او را وارد زندگی واقعی ام میکنم.
بله. تا جایی که میتوانم این کار را میکنم. مثلا در سه کام حبس که نقش یک پرستار را داشتم، واقعا ده روز در بیمارستان کنار پرستارها ایستادم و از آنها یک چیزهایی یاد گرفتم. سر فیلم تمشک هم سعی کردم زیست آن شخصیت را تجربه کنم. مثل او چادر سرم میکردم و بیرون میرفتم. وسایل ارتباط جمعی مثل موبایل و لب تاپ را کنار گذاشتم و خواستم تنهایی را تجربه کنم.
و اینها باعث شد افسرده شوید.
بله. من قبل از فیلم تمشک اصلا نمیدانستم افسردگی چیست. آدم شاد و سرحالی بودم و بازی کردن در این نقش واقعا برایم سخت بود. الان برایم خیلی راحت شده، چون دنیای امروز به این سمت رفته است.
بازی در تمشک و افسردگی که سراغتان آمد باعث شد ۶ کیلو وزن کم کنید. درست است؟
بله. سر آن کار ۶ کیلو کم کردم، سر کار آقای کلاری هم ۱۳ کیلو کم کردم. چون آقای کلاری میگفت یک این شخصیت نحیفتر و لاغرتر از تو است. مسئله دیگری که وجود دارد این است که به جز این که زیست شخصیتی را که میخواهم بازی کنم، از نزدیک تجربه میکنم. اگر شخصیت هم مربوط به گذشته باشد، در باره آن زمان مطالعه میکنم. سر کار تابستان همان سال، من تعداد زیادی کتاب قجری خواندم. میخواستم از کنار هم قرار دادن آنها به این درک برسم که یک زن در آن زمان چطور زندگی میکند. چون معتقدم آن حس را باید درون خودم پیدا کنم.
از کار با همسرتان سامان سالور بگویید. این نسبت ناخودآگاه روی کارتان تأثیر دارد؟
من و سامان طرز تفکرمان خیلی به هم شبیه است. هر دو در کار به هم آزادی میدهیم. اگر من برای نقشی مناسب باشم، نقش را به من میدهد، اگر نه هیچ اصراری نیست و او هم این کار را نمیکند. من سر کارهای دیگر هستم و او هم میتواند بازیگران دیگری را دعوت کند. ولی اگر جایی بفهمد نقش به درد من میخورد و من میتوانم چیزی به آن نقش اضافه کنم، حتما از من استفاده میکند. خودش همیشه میگوید وقتی بازیگری در کنارم است که برای کار تلاش میکند و بازیگر خوبی هست چرا از او استفاده نکنم؟ این را دارم نقل به مضمون میگویم، نمیخواهم از خودم تعریف کنم. میگوید من از بازیگری که ایده دارد و با عشق و علاقه تلاش میکند تا به نقش برسد، چرا استفاده نکنم. سامان هم در بازیگری من بسیار موثر بود. اولین کار من در سینما با او بود.
که برای آن جایزه هم گرفتید.
بله هم جایزه جهانی گرفتم و هم در فجر کاندید شدم. برای فیلم سه کام حبس هم جایزه گرفتم. سامان اصولا من را در کار فقط به عنوان بازیگر میبیند. اینطور نیست که حواسش به من بیشتر از بقیه باشد. یعنی ممکن است کاملا یک سکانس من را از فیلم بیرون بیاورد. در این موارد خیلی حرفهای کار میکند.
الان هم که سر سریال با او هستید.
بله. سریال گردن زنی که خیلی داستان عجیب و غریب و معمایی دارد با حرکتهای فروان. به نظرم کارگردانی این کار خیلی سخت است ولی سامان از پس آن برآمده است. من که خیلی از بودن در این سریال خوشحالم. برای اولین باز نقشی دارم که کمیشبیه خودم است.
کد خبر 850104 برچسبها خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران فیلم و سریال ایرانی سینمای ایران نمايش خانگي